عنوان سایت یا شبکه اجتماعی
سایت وزارت علوم،تحقیقات و فناوری
سایت وزارت علوم،تحقیقات و فناوری
سایت وزارت علوم،تحقیقات و فناوری
لازم است در هر زمان تحلیل دقیق و صحیحی از وضعیت و جایگاه تاریخی آموزش عالی داشته باشیم. این علم و آگاهی به دلیل اینکه برای تعیین نحوه و خط مشی حرکت آتی این بخش ضروری است، موجب وحدت نظر و تحلیل همگان با دستاندرکاران آموزش عالی کشور میشود. ما برای سهولت، تاریخ آموزش عالی ایران را به سه دوره باستانی، میانی و اخیر یا معاصر تقسیم نموده ایم.
بر مبنای اطلاعات در دست، در زمان داریوش، مدرسه پزشکی «سائیسم» جهت تربیت طبیب با کتابخانهای معتبر دایر بوده است. مجمع علمی همدان نیز در آن زمان با ۱۰۰ نفر عالم و دانشمند به فعالیت مشغول بوده است. علاوه بر اینها از فرهنگستان اردشیر نیز در شهر سارد ذکر به میان آمده است. مدارس دوره ساسانی مثل ریواردشیر به انتقال معارف آن عصر و تربیت دانشمند مشغول بوده اند. شاخص ترین سابقه آموزشی موجود و در دسترس در دوران باستانی را میتوان تشکیل و تأسیس مدرسه «جندی شاپور» در شرق محل فعلی شوش توصیف نمود. این مدرسه که ۵۰۰ سال عمر کرده، پایدارترین مدرسه عالی در تاریخ ایران بوده است.
عیب عمده آموزش و پرورش ایران باستان این بود که در انحصار طبقه های برجسته و شاهزادگان و اعیان و اشراف قرار داشت و دیگر طبقات که بخش مهم مردمان کشور بودند از نعمت تحصیل و تربیت در آموزشگاهها محروم بودند.
پس از ورود و استقرار اسلام و نفوذ زبان و معارف عربی و تغییر در مبانی ارزشی آموزشی در ایران شاهد تکوین بیتالحکمها و دراالعلمها در نیمه دوم سده دوم هجری هستیم. مدارس اسلامی شخصی در سده چهارم و پنجم هجری مثل مدرسه ابوبکر اصفهان، مدرسه بیهقیه، مدرسه ابومنصور بیشکی، سعدیه و مدرسه استرآبادی به همت افراد عالم و خیر و علمپرور تأسیس و به اشاعه علوم روز مشغول شدند. مدارس اسلامی دولتی و به طور مشخص مدارس نظامیه که توسط خواجه نظام الملک (۴۰۸-۴۸۵ ه.ق) وزیر سلجوقی ایجاد شد، در شهرهای مختلف تأسیس شدند. زمینه و حوزه های علمی در این دوران بسیار مختلف و متنوع شد و دانشمندان در رشته های گوناگونی از معارف دست به تفحص و خلاقیت زدند. در این سالها، جهان غیراسلامی، با گرفتن چند اصل از مسلمین، و دانشمندان ایرانی و عرب پایه های جنبشهای علمی و اجتماعی و مدنی و سیاسی و صنعتی و ادبی خویش را استوار ساخت.
از نقاط قوت دوران میانی، گستردگی علوم و امکان علم اندوزی و تحصیل در میان طبقات مختلف مردم بود که به اعتلای سریع علوم و معارف در ایران و دیگر کشورهای اسلامی منجر شد به گونه ای که مورد تقلید و اقتباس کشورهای غربی گردید. از نقاط ضعف دوران میانی، تأثیر افت و خیزها و فراز نشیبهای حکومتها بر کمیت و کیفیت علمی کشور بود.
در حدود ۱۵۰ سال پیش (۱۸۵۲ میلادی) نخستین تلاش سازمان یافته برای ایجاد تحول در نهاد تعلیم و تربیت ایران با تأسیس دارلفنون به نتیجه رسید. از سال ۱۳۰۷ اندیشه ایجاد دانشگاه در کشور مطرح، و از سال ۱۳۱۰ مطالعات اولیه در این زمینه آغاز شد. در سال ۱۳۱۳ با تصویب قانون تأسیس دانشگاه، دانشگاه تهران تشکیل و برای آن تعدادی دانشکده منظور شد. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۲۶ دانشگاه و تعدادی مدرسه عالی در ایران شکل گرفته بود.
خیزش عظیم مردم ایران در سال ۱۳۵۷ که به تغییر رژیم شاهنشاهی به جمهوری اسلامی منجر شد با تحول عظیم و چشمگیری درآموزش عالی کشور همراه شد که در تاریخ ایران بینظیر بوده است. در تمامی استانها و شهرهای بزرگ کشور دانشگاههای جدیدی تأسیس شد که در مجموع تعداد دانشگاههای دولتی را به حدود ۱۲۰ عدد رساند. باید به این عدد، زنجیرهای از دانشگاههای غیردولتی در قالب دانشگاه آزاد اسلامی و دیگر دانشگاههای غیرانتفاعی را اضافه کرد. تحول جدی در جمعیت باسواد کشور و همچنین در تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاههای کشور در سالهای بعد از انقلاب رخ داده است که از شیب رشد دانشجویان در کل جهان نیز فراتر میباشد. حضور جدی و وسیع خانمها در دانشگاهها نیز حکایت از تغییر نگرش خانوادگی در میان این قشر اجتماع دارد که در طی قرون قبلی بیسابقه میباشد. از شاخصهای پرارزش و کیفی این دوره، ورود دانشگاهها به حوزه آموزش و پژوهش در مقاطع تحصیلات تکمیلی است. پس از راهاندازی دورههای کارشناسی ارشد و دکتری، چهره دانشگاهها از لحاظ کیفیت نیز متحول گردید.
از دیگر خصوصیات قابل ذکر و تأکید توسعه و گسترش علوم در این دوره، اختصاص نداشتن علماندوزی به یک طبقه خاص و توزیع عاقلانه معارف بشری در میان جوانان و قاطبه تودههای مردم کشور میباشد. توانمندی دیگر، نیل به سوی خوداتکایی علمی در چارچوب راهاندازی دورههای تحصیلات تکمیلی در بسیاری از دانشگاههای کشور و بالابردن کیفیت مراکز آموزش عالی از این طریق بوده است. اضافه میشود که این رشد و تحول به منزله ارتقا و خروج ایران از جرگه کشورهای جهان سوم نبوده و کشور ما، حتی در مقایسه با برخی از کشورهای همتراز از رشد نایافتگی علمی تاریخی رنج میبرد، بلکه توانسته است بخشی از عقب افتادگی حاصل از رخوت و بیتدبیری حاکمان قبل را جبران نماید.
دوران معاصر آموزش عالی
در حدود ۱۵۰ سال پیش (۱۸۵۲ میلادی) نخستین تلاش سازمان یافته برای ایجاد تحول در نهاد تعلیم و تربیت ایران با تأسیس دارالفنون به نتیجه رسید، چنانکه گفتهاند نخستین آموزگاران دعوت شده برای تدریس در دارالفنون، فرانسوی و اتریشی بودهاند، زبان درسی، زبان فرانسه بوده است و دانش آموزان از یازده سالگی تا هیجده سالگی خود را در آنجا میگذراندهاند.
در دارالفنون اکثر استادان اولیه خارجی بودند و هر کدام یک نفر مترجم داشتند که اغلب آنها در آن رشته دارای اطلاعات قبلی بودند و در طول سالهای بعد نیز معلمان خارجی اکثراً توسط شاگردانشان جایگزین شدند. دارالفنون تا اواخر قرن نوزدهم میلادی توسعه فراوان یافت و دولت هم از آن حمایت میکرد و فارغ التحصیلان آن به مشاغل بالای کشوری و لشکری دست مییافتند و تعدادی از آنان در تکوین جنبش مشروطه نیز نقش داشتند.
از سال ۱۲۹۸ هجری قمری با استقلال مدرسه طب از دارالفنون، به تدریج در طول سالهای بعد رشتههای متعددی از آن جدا شدند (مواردی مانند مدرسه عالی فلاحت، مدرسه تجارت، دارالمعلمان عالی و مدرسه دامپزشکی). از سال ۱۳۰۷ اندیشه ایجاد دانشگاه در کشور مطرح شد و از سال ۱۳۱۰ مطالعات اولیه در این زمینه آغاز شد. در سال ۱۳۱۳ با تصویب قانون تأسیس دانشگاه، دانشگاه تهران تشکیل شد و برای آن تعدادی دانشکده (شامل طب، حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی، فنی، ادبیات، علوم معقول و منقول، و علوم) منظور شد. در قانون پیشبینی شده بود، مؤسساتی نظیر دانشسرای عالی نیز به آن ملحق شود و چون دانشگاه دارای محل ثابتی نبود از محل دانشسرایعالی برای ایجاد دانشکدههای ادبیات و علوم استفاده شد و دانشکده های طب و حقوق در محلهای دیگری بودند.
تا قبل از تأسیس دانشگاه تهران در ایران چند مدرسه عالی به روش مؤسسات آموزش عالی غربی تأسیس میشود که تقریباً همه به وزارتخانهها وابسته بودند، چرا که هدف اساساً تربیت نیروی انسانی مورد نیاز دولتی بود. در سال ۱۳۰۰ شمسی مدرسه عالی فلاحت، در ۱۳۰۵ شمسی مدرسه تجارت، در ۱۳۱۰ دارالمعلمین عالی، در ۱۳۱۱ مدرسه دامپزشکی و در سال ۱۳۱۷ هجری قمری مدرسه عالی علوم سیاسی تأسیس شد.
پس از تأسیس دانشگاه تهران، در سال ۱۳۲۶ دانشگاه تبریز و سپس در سال ۱۳۲۸ دانشگاه شیراز به وجود آمدند و در سالهای بعد دانشگاههای مشهد (۱۳۳۵)، اصفهان (۱۳۳۷)، اهواز (۱۳۳۷)، دانشکده صنعتی پلی تکینک تهران (۱۳۳۸)، دانشگاه ملی ایران (۱۳۳۹) و هنرسرای عالی (۱۳۴۲) به وجود آمد و تعداد مؤسسات آموزش عالی رو به کثرت گذاشت. از سالهای ۱۳۴۰ به بعد به تدریج تعداد زیادی مؤسسات آموزش عالی به شکل وابسته به مؤسسات دولتی و وزارتخانه ها و یا وابسته به بخش خصوصی (البته از طریق افراد ذینفوذ و وابسته به دستگاه حاکم) اغلب تحت عناوینی مانند آموزشگاه عالی، مؤسسه عالی و مدرسه عالی (عنوان دانشکده و دانشگاه کمتر داده میشد) در کشور تأسیس شدند.
در سال ۱۳۱۳ به موجب قانون مصوب ۸ خرداد مجلس شورای ملی، در دانشگاه تهران، چهار دوره کارشناسی ارشد پیوسته در رشته های برق، راه و ساختمان، معدن و مکانیک به وجود آمد. در سال ۱۳۴۹ حدود ۳۹ دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران وجود داشت و تا سال ۱۳۵۳، به ۶۷ دوره رسید. اولین فردی که دوره دکتری را به پایان رساند، مرحوم دکتر محمد معین بود که در سال۱۳۲۱ در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. دکتر محمد ابراهیم آیتی نیز در سال ۱۳۳۴ موفق به دریافت درجه دکترا شد. تا سال ۱۳۳۴، طول دوره آموزش پزشکی ۴ سال بوده و پس از آن به دوره ۷ ساله تبدیل شد.
زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است
افزودن نظر