اماکن تاریخی ایالت ویرجینیای امریکا

اماکن تاریخی ایالت ویرجینیای امریکا
شهر نورفک (Norfolk) در ایالتویرجینیا از نظر جذب بازدید کننده و رونق اقتصادی بیشتر،  دستی پر دارد. این شهر را باید شهری دو چهره دانست، یک چهره‌ی تاریخی و ارزشمند که مملو از اتفاقات مهم و رویدادهای جالب توجه بوده و دیگری چهره‌ای آمیخته با جادوی ترس و وحشت که محصول شماری از این وقایع و البته شایعات و داستان‌های افسانه‌ای است.

موزه ارمیتاژ (Hermitage Museum)

موزه ارمیتاژ

موزه‌ها خود معدنی از آثار تاریخی هستند که اسرار بسیاری را در دل خود پنهان کرده‌اند. به همین خاطر برای شروع یک تور گردشگری خاص کجا بهتر از یک موزه؟ آن هم موزه‌ای که در شهری همچون نورفک واقع شده و ظاهرا رمز و رازهای فراوانی دارد!
در موزه ارمیتاژ و باغ‌ آن تورهای معتبری در زمینه گردشگری موزه آن هم از نوع مرموزش برگزار می‌شود. این موزه اغلب میزبان رویدادهای ترسناکی است که شامل کشف کردن مکان‌های ناشناخته‌ی موزه است که اغلب درهای‌شان به روی عموم بسته است و دیگری بازدید از اسراری است که پشت بسیاری از درهای این بنا مخفی نگاه داشته شده‌اند. در واقع در قالب این رویدادها بازدید کننده از نزدیک به تماشای شماری از آثار هنری کلکسیون این موزه خواهد نشست که تاریخچه‌ای مرموز یا معنا و مفهومی خاص در پس آنها پنهان شده است.

ناو جنگی ویسکانسین (Battleship Wisconsin)

ناو جنگی ویسکانسین

ناوهای جنگی در زمان فعالیت خود صحنه‌ی رفت و آمدها و رویدادهای مهیج بسیاری بودند و در زمان بازنشستگی، مبدل به مکانی ایده‌آل برای باز تجربه‌ی این اتفاقات می‌شوند. شاید به همین خاطر است است که ناو جنگی ویسکانسین یکی از جاذبه‌های مطلوب شهر نورفک است. تورهای مختلفی در این کشتی برگزار می‌شوند که قدمتش به زمان جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد و در جنگ کره نیز شرکت داشته است. از جمله یک تور ماجراجویی ترسناک که به ژرفنای خاطرات دورانی فراموش شده اختصاص دارد.
احتمالاً پاییز امسال نیز شاهد برگزاری این رویداد خواهیم بود که اغلب به افراد بالاتر از ۱۳ سال اختصاص داشته و به دلیل شرایط خاصش کودکان زیر این سن قادر به شرکت در این تور نیستند. همچنین توصیه شده افرادی که مبتلا به ناراحتی‌های قلبی بوده یا کسانی که دچار ترس از مکان‌های بسته هستند نیز از شرکت در این تور جدا اجتناب کنند. در قالب این تور باید از نردبان‌های شیب دار بالا رفته و وارد فضاهای تنگ و تاریک شوید. یک فرصت مهیج برای کسانی که دوست دارند اندکی ترس را نیز چاشنی روزمرگی‌های زندگی خود کنند.

کلیسا اسقفی سنت پال (St. Paul’s Episcopal Church)

کلیسا اسقفی سنت پال

بنای این کلیسا در سال ۱۷۳۹ ساخته شد، بنایی که امتیاز و ویژگی خاص دارد. در واقع این کلیسا تنها ساختمان متعلق به عصر ساختمان‌های مستعمراتی در شهر نورفوک است که از بسیاری از جنگ‌هایی که این شهر تاکنون به خود دیده، جان سالم به در برده و تا به امروز باقی مانده است. این کلیسا هنوز هم زخمی قدیمی از یک نبرد را بر بدن دارد، گلوله‌ی توپی قدیمی که در میان دیوارهای آجریش جا خوش کرده و  به نوعی یادآور «لرد دانمور» (Lord Dunmore) است.
البته سوی دیگر داستان‌های این کلیسا معطوف ارواحی است که ظاهرا در میان این دیوارهای قدیمی سرگردان هستند. یکی از معروف‌ترین ساکنان ماورایی این کلیسا شبحی است که اغلب در گورستان ظاهرا می‌شود. به نظر می‌رسد این شبح روح دکتر «نیکولاس آلبرستن اُکیسِن» (Nicholas Albertson Okeson) است که در سال ۱۸۸۲ و به طرزی دلخراش به دلیل ابتلا به بیماری مالاریا جان خود را از دست داد. او برای ۲۶ سال همچون خدمتکار متواضع در خدمت کلیسا بود و در نهایت در همانجا به خاک سپرده شد. شاید او هنوز هم احساس می‌کند که کاری برای انجام دادن دارد و به همین خاطر مایل به ترک کلیسا نیست.

زندان شهر  نورفک

زندان شهر نورفک

گفته می‌شود که این مکان یکی از تسخیر شده‌ترین ساختمان‌های این شهر است، اما همه‌ی چیز ظاهرا از یک خودکشی سرچشمه می‌گیرد. سال‌ها پیش یک زندانی  خود را در این زندان و در سلولش به دار آویخت. از آن زمان تاکنون هر کسی که به نحوی وارد سلول نه متری او شود، توسط روح ناپیدای این زندانی مورد آزار روحی قرار گرفته و دچار ترس و وحشت می‌شود.
یک زندانی سابق که زمانی در همین سلول زندانی بود می‌گوید هرگز قادر نبوده انعکاس صورت خود را در آیینه ببیند و به جای آن تصویر صورت فرد دیگری را مشاهده می‌کرده است. همچنین نگهبانان شب گزارش دادند بارها شب هنگام با سایه‌ای مواجه شدند، اما وقتی به دنبالش رفتند کسی را پیدا نکردند گویی یکباره سایه از نظر محو شده است.

سالن تئاتر ولز (Wells Theatre)

سالن تئاتر ولز

این سالن در سال ۱۹۱۳ و به عنوان تاج جواهر نشان تئاتر هنری برادران ولز افتتاح شد. در طول دوران فعالیت خود این سالن زمانی به عنوان سالن تئاتر مورد استفاده بود، بعد به سالن سینما تغییر کاربری دارد و بعد از مدتی دوباره مبدل به صحنه‌ی اجرای نمایش‌های تئاتر شد. اما ویژگی خاص این مکان حضور ارواحی است که گاه گداری در نمایش‌های ترسناک خود باعث ترس و وحشت افراد می‌شوند.
یکی از رویدادهای تلخ این سالن، مرگ دختری کوچک است که در طول نمایش فیلم به دلیل سقوط از بالکن جان خود را از دست داد. کارکنان تئاتر ادعا می‌کنند که گهگاه صدای خنده‌های ‌او را به گوش خود شنیده‌ و گاهی نیز او را حاضر و آماده و در انتظار شروع نمایش فیلم مشاهده کرده‌اند. دیگر شبح ساکن این تئاتر روح ملوانی است که زمانی از کارکنان این تئاتر بوده و ظاهرا حین کار کردن روی سیستم هوایی سقوط کرده و گوشه‌ی سن تئاتر جان خود را از دست داده است.
گفته می‌شود که روح او اغلب در پشت صحنه پرسه می‌زند. از سوی دیگر او را مسئول اصلی گم شدن وسایل یا قفل شدن درها می‌دانند. در طول تمرین نمایش کارکنان و هنرپیشگان گاهی حتی صدای کسی را شنیدند که با فریاد می‌گفته: نِد، نگهش دار”

روح ساحل ویلوبای اسپیت (Willoughby Spit)

روح ساحل ویلوبای اسپیت

داستان‌های بی‌شماری در مورد ارواحی بر سر زبان‌ها است که ظاهرا در ساحل اسپیت پرسه می‌زنند، داستان‌هایی که از عشقی نافرجام و از دست رفته و البته انتظار بیهوده برای بازگشتن محبوب سخن می‌گویند. یکی از این افسانه‌های محلی به مردی تعلق دارد که ظاهرا حفظ سلامت دیگران را سرلوحه کار خود قرار داده است. گفته می‌شود این روح فقط زمانی ظاهر می‌شود که یک فاجعه طبیعی همچون یک گردباد یا طوفاندریایی در راه است. داستان‌هایی از رؤیت یک شبح در دست است که ظاهرا مدت کوتاهی قبل از طوفان ایزابل در سال ۲۰۰۳ در این ساحل دیده شده است.

عمارت موزس مایرز (Moses Myers House Prominent)

عمارت موزس مایرز

تاجری به نام «موزس مایرز» این خانه را در اواخر قرن هیجدهم احداث کرده و در آن ساکن شد تا اینکه در نهایت این خانه در دهه‌ی ۱۹۳۰ به این شهر اهدا شد. در این مدت ۵ نسل این خانواده ساکن این ملک بودند که ظاهرا به تسخیر روحی ناخشنود درآمده است. این روح که باغ خانه را به اشغال خود درآورده، ظاهرا متعلق به فردی به نام «توماس باودن» (Thomas Bowden) است که پس از نزاع با آقای مایرز مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شد. گفته می‌شود که پسر آقای مایرز «ساموئل» مسئول شلیک به این فرد بوده است. شبح او کلاهی برسر و ساعت جییبی در دست دارد و مرتب در باغ بالا و پایین می‌رود و ظاهرا بیرحمانه مشتاق بر زبان آخرین آخرین کلماتی است که فرصت برزبان آوردن‌شان را پیدا نکرد.

صومعه فری‌میسن (Freemason Abbey)

صومعه فری میسن

این مکان مذهبی امروزه تغییر کاربری پیدا کرده و به یک رستوران تبدیل شده است. در سال 1873، این صومعه در بخش فراماسونی شهر ملقب به «فراموش‌خانه» ساخته شد، در آن زمان این صومعه محل فعالیت مسیحیان فرقه پرزبیترین یا «مشایخی پروتستان» (Presbyterian) بود. همچنین دانشمندان مسیحی و اعضای مستقل فرقه‌های نوظهور و عجیب نیز به این صومعه رفت و آمد داشتند.  این روزها اما این صومعه دیروز و رستوران امروز صحنه پدیده‌های ماورایی متعددی است که به ویژه در آشپزخانه و محوطه کافه‌ی آن بیشتر نمود دارند، جایی که معمولا اشیا به صورت خودبخودی حرکت کرده و جابجا می‌شوند، درهای گنجه‌ها بی‌دلیل باز شده و حتی اشیا از طبقات بالایی قفسه پایین می‌افتند. همچنین درها یا باز نمی‌شوند یا نمی‌توان آنها را بسته نگاه داشت. عده‌ای ادعا کردند با شبحی تیره مواجه شدند که در صومعه پرسه می‌زده است، همچنین صدای ناله‌های زنی نیز به گوش برخی رسیده است. از سوی دیگر حتی تا امروز نیز کارمندان این مکان فراموش نمی‌کنند که موقع رفتن به آقای «بی» (Mr. B) شب بخیر بگویند. یکی از مالکان سابق رستوران که هنوز هم می‌توان رایحه سیگارش را حتی مدت‌ها پس از مرگش در محل انبار کالا استشمام کرد.

پاگودا نورفک  (Norfolk Pagoda)

پاگودا نورفک

یک دروازه بهشتی، جایی که وعده داده شده هر کسی از زیر آن عبور کند، به سعادت و خوشبختی دست پیدا می‌کند. هرچند زمانی که بخش مرکزی شهر بخشی از بندر شلوغ و پرازدحام بود، این محل نیز شاهد رفت و آمد و البته کارهای مشکوکی بود که نتیجه‌اش را می‌توان این روزها مشاهده کرد. به باور بسیاری این محل نیز تسخیر شده است.

گرشام دورمز (Gresham Dorms)

گرشام دورمز

یک زوج به طرزی وحشیانه در محوطه این پارکینگ به قتل رسیدند و متأسفانه قاتل آ«ها هرگز پیدا نشد. عده‌ای گفته‌اند با زنی مجروح و در حال خونریزی مواجه شدند که در اطراف این محوطه پرسه می‌زده است، شاید در جستجوی کمک برای شوهر در حال مرگش. بر طبق گفته‌ها و مشاهدات به نظر می‌رسد این شبح اغلب در سالگرد قتل این دو در خود محوطه و نیز در اطراف آن ظاهر می‌شود.

کشتی USS واشنگتن (USS George Washington)

کشتی USS واشنگتن

این کشتی متعلق به نیروی دریایی ظاهرا توسط چندین روح تسخیر شده که به ویژه در راهروهای آن جولان می‌دهند. یکی از این ارواح متعلق به دخترک کوچی است معمولا در طبقات پایینی کشتی جولان می‌دهد، شاید او دختر یکی از ملوانان بوده که هرگز به خانه برنگشته است. دیگر روح این کشتی متعلق به یک سگ نگهبان است که گاه و بیگاه غیب و ظاهر می‌شود. همچنین روح یک مرد که در راهروهای کشتی قدم می‌زند و اغلب باعث ایجاد حسی عجیب در بازدیدکنندگان می‌شود، گویی کسی به آنها زل زده است.
توجه داشته باشید که کلیه این داستان‌ها توسط بازدیدکنندگان یا کارمندان این اماکن به اشتراک گذاشته شده است و لذا نمی‌توان با قطعیت در مورد صحت و سقم آنها نظر داد. افسانه‌های خیال‌انگیز به کمک ذهن‌های خلاق بال و پر می‌گیرند و بازگو شدن‌های متعدد باعث قدرت گرفتن آنها می‌شود. پس در نهایت شاید این ارواح زاییده‌ی خیالات افراد باشند و شاید هم نه، ارواح واقعا ساکن این مکان‌ها هستند و ماهیت وجودی خود را در پس این پرده‌ی پرزرق و برق اما آمیخته با شک و تردید پنهان کرده‌اند.

Logo roomaco

روماکو بازاریاب آنلاین شماست
در هر کجای دنیا، هر کسب و کاری دارید، روماکو آنرا به مخاطبین شما معرفی میکند.
با کمترین هزینه و در کمترین زمان در صفحه اول گوگل باشید!
از اینجا شروع کنید

نظرات

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک نظر اضافه کنید
    ضبط پیام صوتی

    زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است