فستیوال سن فرمین یا گاو بازی در اسپانیا
هر ساله هزاران نفر از سراسر دنیا، برای بازدید از فستیوال سن فرمین که بازتابی از فرهنگ اسپانیایی است، به شهر پامپلونا می آیند. گاوبازی تورئو گونهای گاوبازی است که در کشورهای اسپانیا و فرانسه و همچنین کشورهای اسپانیایی زبان قاره آمریکا متداول است. در این نوع سرگرمی گاوباز یا گاوبازها به گاو حمله کرده و نهایتاً آن را میکُشند. این تفریح نوعی حیوان آزاری است و جزء ورزشهای خونین محسوب میشود.در ادامه با سایت roomaco.com همراه باشید تا با فستیوال سن فرمین یا گاو بازی در اسپانیا بیشتر آشنا بشیم
تاریخچه فستیوال سن فرمین ( San fermines )
این فستیوال برای اولین بار در سال ۱۵۹۱ و برای بزرگداشت دو رویداد مربوط به دوران قرون وسطی، در شهر پامپلونا اسپانیا برگزار شد. این جشنواره در واقع گردهمایی، برای ورزش سنتی گاوبازی و بزرگداشتی مذهبی برای یکی از قدیسان اسپانیایی ست. ” سن فرمین ” نام یکی از مبلغین عیسی مسیح بود، که رومی ها به جرم تبلیغ مسحیت او را گردن زدند.
بدن بی جانش را به گاوی بستند تا در شهر کشیده و تکه تکه شود. در این میان اما زنی با پیراهن سفید بر تن، به کمک او رفت و تمام سعی اش را کرد تا گاو را متوقف کند، و در واقع پوشیدن لباس سفید در این جشنواره رسمی ست به یادگار از زنی شجاع اهل شهر پامپلونا. هرساله از ششم تا چهاردهم جولای، گردشگران بسیاری برای تماشا و شرکت در این فستیوال به اسپانیا می آیند. در یک هفته ای که جشنواره برپاست، رویدادهای سنتی و مسابقات بسیاری برپا می شود.
مراسم افتتاحیه ( Chupinazo )
در ششم جولای، مردم جلوی ساختمان شهرداری جمع می شوند، دستمال های قرمزشان را بی وقفه می چرخانند، و بی صبرانه منتظر شروع مراسم افتتاحیه هستند. شروع جشنواره، راس ساعت ۱۲ ظهر با پرتاپ فشفشه ای به هوا اعلام می شود و جمعیت فریاد ” زنده باد سن فرمین ” را سر می دهند.
مراسم غرش ( El struendo )
در این قسمت از فستیوال، مردم در خیابان ساختمان شهرداری تجمع می کنند، طبل، سنج، دهل و حتی سوت با خود میاورند و راس ساعت ۱۱:۵۹ شب، شروع به نواختن و آواز می کنند. تا ساعت ها سر و صدا و پایکوبی ادامه دارد.
مراسم تندیس گردانی ( Giants and big heads parade )
هر روز ساعت ده صبح، خیابان ها پر از گرو ه ها و مردمانی می شود که رقص سنتی ” Joto ” را انجام می دهند. مراسم تندیس گردانی هشت مجسمه غول پیکر، که نشان دهنده پادشاهان و ملکه های چهار قاره و چهار نژاد مختلف اند در کوچه های مرکز شهر انجام می شود و ناقوس کلیسا جامع ” ماریا ” که به صدا در می آید، مردم برای نیایش و دعا به آنجا می روند.
دویدن با گاوها ( Running of the bulls )
هر روز ساعت هشت صبح، در قسمت قدیمی شهر، در میان خیابان های باریک، صدها نفر آماده فرار کردن و دویدن از دست شش گاو و شش گوساله هستند که به دنبال صدای ترقه ای از اصطبل به خیابان آزاد می شوند. گاوها عصبانی و وحشت زده کوچه های پیچ در پیچ و راهی که برای آنها باز شده را تا استادیوم گاوبازی شهر می دوند، تا قتله گاهی که از آن بازگشتی برایشان نیست.
مراسم گاوبازی ( Bullfighting )
پس از ورود گاوها به استادیوم، آنها را تا عصر در میدان مسابقه نگهداری می کنند. تا شرط ها بسته شود و ماتادور ها به زمین مسابقه بیایند.
مراسم آواز گروهی ( Pobre de mi )
پس از روزها جشن و پایکوبی، در نیمه شب چهاردهم جولای، مردم شهر در حالی که شمع در دست دارند به مقابل ساختمان شهرداری می آیند و یک صدا آواز سنتی ” Pobre de mi ” را سر می دهند.
گاوبازی، جنگی نا برابر!
این ورزش سنتی از قرن ها پیش، در اسپانیا و کشورهایی که تحت استعمار او بوده اند انجام می شده و امروزه به عنوان میراث ملی کشور اسپانیا در سازمان ملی یونسکو به ثبت رسیده. به گاوبازی که به مقابله ی گاو نر می رود ماتادور یا ” El Toro ” می گویند، که به معنای قاتل است. نامگذاری حساب شده ای بوده، از روی آگاهی که داشتند. بنابراین اسم جنگ بر آن گذاشتن مناسب تر از ورزش است. هر ماتادور گروهی به نام ” کوادریلا ” دارد که شامل شش معاون اوست. دو نفر سواره ی نیزه به دست هم آنها را همراهی می کنند. مراسم در سه مرحله انجام می شود و هر مرحله با نواختن شیپور شروع میشود.
شروع مسابقه…
شیپور اول زده می شود. اعضای گروه گاوبازی برای رژه به میدان می آیند تا جمعیت آنها را به قد نگاه کند، آنها را که دقایقی دیگر رقص مرگ را مقابل حیوانی زخم خورده و مجروح انجام می دهند. گاو نگون بخت وارد میدان می شود. دستیار ارشد ماتادور، پارچه صورتی و زرد رنگ را مقابل حیوان وحشت زده از جمعیت و سر صدا، حرکت می دهد. حیوان می ترسد و عکس العمل نشان میدهد. ماتادور هم، خارج از میدان به چشم یک خریف به خیال خود , درنده خویی و کیفیت گاو را می سنجد.
بعد از آن بار دیگر شیپور به صدا درآورده می شود و نیزه سواران سوار بر اسب به میدان می آیند، در هیبت جنگجو! جنگ در برابر حیوانی که می داند در آخر قاطرها بدن مرده اش را بر زمین می کشند و بیرون می برند. نیزه ها را بر پشت گاو فرو می برند، او را می دوانند و خسته اش می کنند تا جریان مسابقه به نفع ماتادور پیش برود. شیپور سوم، ماتادو با غرور وارد زمین شده و تشویق جمعیت بیشتر می شود. او هم سعی می کند با حرکات حساب شده پا و بدنش وقار نداشته اش را به نمایش بگذارد.
گاو حیوان نجیبی ست … باور کن!
ماتادور، قبل از شروع نبرد هنگامی که حیوان آرام است، مقابل او می رود و در چشمان گاو خیره می شود تا حریفش را بشناسد.
دوست دارم بدانم در چشمان حیوان مجروحی که بر حسب غریزه تلاش می کند، از سمتی به سوی دیگر بدود تا زنده بماند چه می بیند؟! چه می بیند جز تشویق و تحسینی که پس از کشتنن گاو، از سمت تماشاگران منتظرش است؟! به خیال خود حیوانی وحشی و درنده می بیند و غافل از اینکه، این تصویر خودش است در چشمان حیوان. خودش را قهرمان می داند که سنت کشورش را با شجاعت زنده نگه داشته. حتما همین است که هربار رحم نمی کند.
پایانی حساب شده
شروع به حرکت درآوردن پارچه قرمزی می کند، که نه رنگ آن بلکه حرکت دادن های متوالی اش جلو چشم گاو زخمی او را عصبی و درمانده می کند. وگرنه گاو رنگ ها را تشخیص نمی دهد. این پارچه رنگی بیشتر جمعیت را به وجد می آورد تا گاو را. در واقع ماتادور تماشاگران را بازی می دهد. مو به مو حرکات تمرین شده اش را بر روی گاو پیاده می کند، تا او بیشتر تقلا کند و خون بیشتری از دست بدهد. سرانجام مرحله پایانی از راه می رسد و ماتادور در فرصتی مناسب شمشیرش را بین دو کتف حیوان و تا قلبش فرو می کند.
اما دواندن حیوان بیچاره به دور میدان برای با شکوه نشان دادن نمایش هنوز ادامه دارد. همراهان ماتادور می آیند و جلو چشم حیوان در حال مرگ، رقص مرگ می کنند تا سرگیجه بگیرد و بر زمین بیوفتد و به پایانی که از ابتدا مشخص بوده تن دهد. ماتادور برای دقایقی تشویق می شود. دو گوش، یک گوش یا دم حیوان به رسم هدیه و یادگار به او داده می شود و جایزه ی اصلی اش در انتظار اوست، همین.
روماکو بازاریاب آنلاین شماست |
زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است